زیورآلات سنتی ، ناگفته هایی از صنایع دستی کهن منطقه کرمانشاه
شنبه 13 شهریور 1395 8:41 AM
زیورآلات سنتی کرمانشاه نشانهی ذوق، هنر و سلیقهی هنرمندان صنایع دستی منطقه بوده است. هنرمندان و هنردوستان این ناحیه، برای مردان، زنان و کودکان زیورآلات مخصوص داشتهاند که با مهارت تمام ساخته میشده است. همراه ما باشید تا با این زیورآلات کهن بیشتر آشنا شویم.
سابقه و استفاده از زیورآلات سنتی و اصیل منطقه کرمانشاه به گذشتههای دور برمیگردد. به همین دلیل لازم است بیشتر به آن بپردازیم.
آثار به جای مانده از چهار هزار سال پیش از گذشتههای ما، حاکی از آن است که از سنگ، شیشه، چوب، استخوان و فلز به عنوان زیورآلات مردان، زنان، کودکان و ... استفادههای متنوع و مختلفی شده است. زیورآلات مانند شیشه و چوب که در مقابل عوامل طبیعی مقاومت کمتری داشتهاند، متاسفانه با گذشت زمان طولانی از بین رفتهاند. اما بسیاری از طرحها و نقشهای این آثار به دلیل اصالت و ارتباط عمیق آنها با مسائل اعتقادی و عقیدتی فرهنگی، سینه به سینه به صورت استاد-شاگردی توانسته تا به امروز به ما منتقل شود. چرا که این طرحها و شکلها از لحاظ روحی و روانی با باورها و فرهنگ مردم منطقه عجین است.
در نوشتههای بهجای مانده از معماری قدیم نظیر زیگورات چغازنبیل خوزستان یا کول فرح شهر ایذه، اشاره شده است که هر کسی آنها را خراب یا جا به جا کند به عذاب خدایان دچار میشود. شکل مچبندها و گردنبندها دارای طرحها و نقشهای خاصی است که تاثیر روحی و روانی خاصی برجای میگذارد. این موضوع در اشکال هنرهای سنتی فلزی و چوبی نیز دیده میشود.
نکته مهم این است که از سنگ تزیینی و زینتی نیز از بدو خلقت تا به امروز به شکلهای مختلف برای چشمزخم، درمان و ... استفادههای مختلفی میشده که از جایگاه خوبی برخوردار بوده و تا به امروز نیز این جایگاه را تا حدودی حفظ کرده است.
نیاز بشر به تزیینات و زیبایی، به همراه مواد و مصالح در دسترس باعث شده هنرمندان تولیدات زیبایی خلق کنند و عدهی زیادی به این پیشه روی بیاورند. در این زمینهها آثار بسیار جالبی ایجاد شده که امروزه زینتبخش بسیاری از موزههای ایران و جهان است و امروز نیز تولید آن بازار مناسبی دارد.
سنگ به عنوان صنایع دستی تزیینی در بین مردم جایگاه ویژه داشته و دارد. امروزه فرهنگ سنگها و تاثیرات روحی-روانی آنها بسیار مفصل است که باید در جایی دیگر و به صورت اختصاصی به آن پرداخته شود.
در سری مقالات صنایع دستی کهن منطقه کرمانشاه، به معرفی برخی از آثار هنری و دستی کهن این خطه میپردازیم. در این مقالات تلاش میشود گوشه و چکیدهای از این هنرها که تا حدودی نیز در حال منسوخ شدن است، با پایبندی به لفظ بهکار گرفته شده محلی معرفی شود. هدف این مقالات معرفی هنرهای کمتر شناخته شده و کهن است. در ادامه، زیورآلات مردان، زنان، کودکان و همچنین زیورآلات حیوانات و وسایل زندگی را به طور مختصر معرفی میکنیم.
بررسی نقش برجستههای استانهای کرمانشاه، ایلام و کردستان، از جمله طاق بستان، بیستون و آنوبانینی سرپل ذهاب نشان میدهد که زیورآلات مردان و شکلها استفاده از آنها متفاوت بوده است. برای مثال میتوان به دسته ابزارآلات جنگی مانند شمشیر و غلاف، کمربند، تیر و کمان، زیورآلات بدن، انگشتر، کلاه، تاج کیانی گرز و سپر نام برد که با توجه به آثار تاریخی، استفادهی متنوع داشته است. برای زینت بخشیدن به آنها از مواد و مصالح مختلف مانند طلا، نقره و سنگهای تزیینی به صورت جدا یا تلفیقی استفاده میکردند. این اسناد بهجایمانده حاکی از ذوق و قریحه و همچنین ذهن خلاق و هنرمندانه زنان و مردان هنردوست و هنرمند منطقه بوده است. همچنین گواهی بر اهمیت پیشهی ساخت زیورآلات توسط صنعتگران این مرز و بوم است.
آنچه که از گذشتههای نه چندان دور قابل بررسی است این است که زنان و دختران ایل، در اوقات فراغت با استفاده از رخنه (یک نوع مُهر ریز) یا زنگیانه، به صورت سری برای خود گردنبند، مچبند و گوشواره درست میکردند. در هنگام عقدکنان و عروسی دختران روستایی و عشایری نیز دور هم جمع میشدند و با استفاده از تجربیات بزرگترها دست به خلاقیت زده و یک سری کامل درست میکردند. این سری شامل گردنبند، پابند، مچبند و گوشواره با استفاده از رنگهای شاد مانند قرمز، زرد و نارنجی بود که در زیباترین شکل (تلفیقی از اشکال هندسی) ساخته میشد.
در گذشته مانند امروز تجملگرایی دیده نمیشد و هر آنچه جهیزیه عروس و داماد بود، از زیورآلات گرفته تا گلیم، هنرِ ساخته و پرداختهی دست خود نوعروسان و دوستانشان بود.
از آنجا که مردان بسیاری از روستاها و عشایر منطقه کرمانشاه گلهدار و کشاورز بودند و بیشتر وقت خود را در کوه و دشت سپری میکردند، در طول روز ارتباط زیادی با سنگهای مختلف داشتند. به همین دلیل این سنگها را جمعآوری میکردند و به خانه میآوردند. اهل خانه که زنان بودند، با کاسهای ماست یا روغن حیوانی یا کره محلی از آنها پذیرایی میکردند که این امر تشویقی برای تداوم این کار بوده است. زنان خانهدار هنرمند، این سنگها را به نخ میبسته و به عنوان گردنبند یا زیورآلات دیگر از آنها استفاده میکردند. این زیورآلات بعدها به عنوان سرمایه و دارایی آنها به حساب میآمد.
امروزه این کار بسیار کمرنگ شده است. در قدیم بسیاری از هنرمندان، به کار بر روی سنگ علاقه و اهتمام جدی داشتهاند. آنها با استفاده از دستگاه کوچک دستی که از چند قطعه چوب تشکیل شده بود، سنگهای رنگی را سوراخ میکردند و دستمزدی بابت آن میگرفتند. به این ترتیب از زمانهای قدیم، ساخت زیورآلات توسط صنعتگران مورد توجه بوده و بازار مناسبی داشته است.
هرچند زیورآلات انواع مختلفی شامل طلا، نقره و مفرق دارد، اما قدیمیترین آنها سنگها بودهاند که به طور مختصر به آنها اشاره شد. زیورآلاتی که با استفاده از طلا و نقره ساخته میشدهاند نیاز به خلاقیت، نوآوری داشته و نحوه ساخت آنها مفصل است که در اینجا مجال پرداختن به آن نیست.
کودکان نیز مانند زنان و مردان، زیورآلات مخصوص به خود را داشتهاند. علاوه بر سنگهای رنگی که مادران به سر زلف یا پشت آنها میبستند، نوعی زنگوله نیز به پیشانی، پشت، مچ یا گهواره آنها میبستهاند که کودک از هنگام گهواره تا پا گرفتن، با صدای زنگولهای ساده از جنس مس راه رفتن را آغاز کند. این زنگوله که به صورت دستی ساخته میشده تاثیر زیادی در تشویق کودک به راه رفتن داشته و روحیه او را شاد میکرده است؛ علاوه بر این، مار و عقرب با شنیدن این صدا دور میشدند. در عین حال اگر کودک دور میشد، میتوانستند او را پیدا کنند.
سنگهای رنگی و تزیینی بر گهوارهی کودکان نیز آویزان میشده که کودک با دیدن این سنگهای رنگارنگ بر بالای سرش شاد میشد. صدای زنگولهی کوچک به همراه لالایی مادران، بوی خوش گل میخک خشک شده و هل که به پشت شانه کودک آویزان میکردند، در محیطی همراه با آرامش و صوتی دلنشین باعث میشد کودک به آرامی به خواب برود.
نوعی از زیورآلات کودکان، سنگی آب بوده که از ان به عنوان چشمزخم استفاده میکردند؛ همچنین جنبهی آرامبخشی نیز داشته است. عشایر و روستاییان با نصب سنگهای رنگینکمان بر روی لباس کودکان، زندگی همراه با شادی و نشاط را برای کودک آرزو میکردند.
بعدها که کودک کمی بزگتر میشد با استفاده از سنگهای رنگی، بازیهای کودکانهای چون «قمچان» و «پلان» (که هر کدام فلسفه خود را داشته و ریشه در آداب و رسوم منطقه دارند) را انجام میدادند. کودک هنگام بازی با آن سنگها زندگی را تجربه میکرده است.
سنگهای تزیینی در منطقه به نوعی با زندگی مردم آن خطه گره خورده است. این سنگها در بین هنرمندان صنایع دستی جایگاه ویژه داشته و همواره به عنوان صنایع دستی منطقه مطرح بوده است. در حال حاضر نیز مطابق نیاز و سلیقهی روز باید برای توسعه و گسترش این صنعت دستی برنامهریزی کرد.
مردم منطقه کرمانشاه از گذشتههای دور، از زیورآلات برای زینت رهوار رام و آرام خود، استفادههای زیادی میکردند. هنرمندان این دیار آثار زیبایی در این رابطه خلق کردهاند که میتوان به به نقرهکاری زین، طلاکوبی لگام و رکاب اسب اشاره کرد؛ نمونهی بارز آن تندیس اسب خسروپرویز در دل کوه طاق بستان است که زیورآلات بسیاری بر روی آن آویزان شده است.
از دیگر زیورآلات حیوانات، زنگ، تول و گلنگ را میتوان نام برد که برای گوسفندان استفاده میشده و هر یک دلیل، علت و فلسفهی خاص خورد را داشتهاند.
هنرمندان صنایع دستی بر روی سیاه چادر، گرز و عصای مردان از سنگهای رنگی استفاده میکردند که با مهارت تمام و برای جلوگیری از چشمزخم ساخته میشده است.
زنان منطقه از سنگها و دکمههای رنگی برای زینت و تزیین مشک استفاده میکردند. خرمهرههایی نیز برای زیبایی بیشتر به درب خورجین و تلیس نصب میشده است.
هر یک از اینها قسمتی از اشکال طبیعی و سنتیِ ساخته و پرداخته دست هنرمندان خوش ذوق منطقه بوده که متاسفانه در حال حاضر بسیاری از آنها منسوخ شده و به فراموشی سپرده شدهاند.
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست