0

اشعار شهادت امام جواد (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جواد (ع)
جمعه 12 شهریور 1395  10:26 AM

یا جواد الائمه  ادرکنی

ذکرروی لبان من هرگاه

میزنم  دم  زغربت آقا

میزنم دم دلت شود آگاه

********

غربتی که دل مراسوزاند

نه من حتی ستاره هم سوزد

اگرم  غم  فرو کشد بازم

دل من ازدوباره هم سوزد

********

سوزش من کجا وسوزش او

سوزش یک جگرزآتش زهر

دل  او را به غم فروبرده

بی وفایی و نامردی شهر

********

نه برون جای اوبود نه درون

همه ی این دیار ناامن است

نه کنارش بود یک مَحرَم

هرپیاده،سواره ناامن است

********

نه به کوچه امان به او میدند

نه به خانه  دگر امان دارد

نه کسی دیده حالتی مضطر

این چه حال است این جوان دارد

********

مگر او پور بخشش ورأفت

پاره  ای از تن رضا نَبوَد

این چنین خونه دل به جانش شد

به خداوند حق  سزا  نبود

********

ازچه روزهرکین به اودادند

گُنه اومگر به جزخوبیست

کارمامش دگرازاین پس غم

وعزاداری وبه سرکوبیست

********

جگرش را به تاب افکندند

درحجره رارویش بستند

به غم وناله اش میخندند

این زنانی که نانجیب هستند

********

نه به اوآب میدهند نه دوا

که دگرتشنه لب جان  ندهد

مثل جّدغریب ومظلومش

جان خودراهم این چنان ندهد

********

بعدازاین که زجسم اوجان رفت

بدنش را به پشت بام  بردند

که سه روزی به زیر آفتاب

بعد جان جسم اوهم آزردند

********

اما با این همه غم واندوه

دل من ناله ازدگر دارد

ازغم شاه  دشت کرببلا

ناله هاوفغان به سردارد

********

ازغم غربت وغریبی اش

از غم  خشکی  لبان او

از غم  جسم ارباً اربا

که شده ازجفا جوان او

********

ازغم راس از بدن رفته

از غم بوریا و بی کفنی

ازغم سیلی وکتک هایی

که دل شب زدن به یاسمنی

 

مجتبي دسترنج

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها