آرتاگوانا ، دژی تاریخی در سرزمین طلای سرخ قائن
پنج شنبه 21 مرداد 1395 8:29 PM
سرزمین قهستان یا همان قائن امروزی یکی از تاریخیترین مناطق ایران است که تاریخ پرفرازو نشیبی را از سر گذرانده است. این سرزمین در دل کوههای خود دژهایی را دارد که روزگاری پناهگاه و جایگاه مبارزان بوده است. آرتاگوانا یکی از این دژها است.
قلعه کوه قائن یک اثر تاریخی مربوط به دوره سلجوقی و در شهر قائن استان خراسان جنوبی واقع است. این قلعه یکی از پایگاههای عمده فداییان دوره اسماعیلیه است که در سه کیلومتری جنوب قائن بر فراز کوهی مشرف به شهر ساخته شده و از سمت جنوب و شرق به کوهستان و از سمت غرب و شمال به دشت قائن محدود میشود. این دژ یکی از بزرگترین دژهای خراسان جنوبی است که سالها مرکز حکومت حکام ایالت قهستان بوده است. این قلعه بهعنوان دژ محکم دفاعی در برابر حملات مهاجمین گنجایش هزاران نفر سرباز را داشته و ساکنان قلعه توانستهاند چندین قرن در مقابل یورش و حمله دشمنان مقاومت کنند.
این دژ مشابهتی با قلعه آشیانه عقاب فیروز آباد مربوط به اوایل دوره ساسانی دارد. معماری و فرم طاقها، طاقچه ها و درگاههای به جا مانده قدمت آن را به دوره ساسانی تایید می کنند. اما برخی معتقدند این قلعه از قلاع به یادگار مانده از دوره هخامنشینی است، البته قاین با نام کاین در دوره ساسانی یکی از مناطق مهم لشکرخیز و امیرنشین این دوره بوده است. آنچه مسلم است قلعه فعلی روی ویرانههای قلعه قدیمی ساخته شده و بنای فعلی در عصر سلجوقیان به دستور قاضی حسین قاینی مرمت و بازسازی شده که از جانب حسن صباح مامور ترویج فرقه اسماعیلیه در قهستان و خراسان شده بود. این قلعه در اواخر قرن پنجم هجری بهعنوان مرکز فرماندهی و هدایت دیگر قلاع قهستان انتخاب شد که این امر اهمیت و تسخیرناپذیری قلعه را نشان میدهد.
قلعه با تابعیت از ناهمواریهای کوه از دو بخش متمایز ساخته شده که یکی متعلق به سربازان و دیگری بخش امیرنشین بوده است. فضاهای داخلی آن شامل اتاقها، برجها، آبانبارهای متعدد و راهروهای ارتباطی است.
ساختمان قلعه پلان و نقشه مشخصی ندارد و با عوارض طبیعی كوهی كه روی آن واقع شده هماهنگ ساخته شده است. قلعه كوه حدود ۳۰۰ متر طول دارد و عمده مصالح به كار رفته در آن سنگ و ملات ساروج است. در سقف برخی از اتاقها از چوب استفاده شده و تمامی سطوح دیوارها و بدنه بیرونی حصارها و برجها بندكشی و درزگیری شده است. قابل توجه است كه معمولا سقف اتاقهای قلعه از نوع شاخ بزی و ضربی است و ملات آنها از گچ و آهک است و برای تزیین برخی از دیوارهای داخلی از گچ وكاه استفاده شده است.
پس از گذر از در اصلی قلعه، دو اتاق كه در دو طرف ساخته شده است دیده میشود كه ابعادی حدود ۵/۲ در ۳ دارند و با ملات سنگ و ساروج ساخته و با سنگ پوشش شدهاند. احتمالا این اتاقها محل نگهبانی قلعه و در ورودی آن بوده است. در بخش شمالی قلعه مجموعهای از اتاقهای در هم فرو ریخته وجود دارد كه احتمالا محل اقامت نگهبانان و سربازان بوده است. در این بخش بقایای آبانباری به عمق ۵، طول ۴ و عرض ۳ متر از آجر وملات و گچ دیده میشود که كار تأمین آب مورد نیاز ساكنان این بخش را به عهده داشته است.
قلعه پایین را میتوان بزرگترین بخش قلعه به حساب آورد. در بازگشت از بخش قلعه پایین به سمت قلعه میانی كم شدن عرض مسیر محسوس است كه در بخش شمالی قلعه میانی برج نیمگرد بزرگی همراه با چند اتاق در میان دیوارهای شرقی و غربی قلعه قرار گرفته است. بلندی دیوارها در این قسمت حدود ۱۲ متر است كه تماما از سنگ ساخته شده بودند. ارگ بلند یا بخش بالای قلعه روی بلندترین نقطه كوه ساخته شده است. بخش فوقانی ارگ محوطهای چهارگوش و پر از سنگهای شكسته و آوار در هم ریخته است.
برخی اتاقها دو طبقه بوده و در سقف آنها مصالح چوب بکار رفته است و تمام آنها با درگاهی بههم مرتبط شدهاند. هر یک از اتاقها با درگاهی به اتاق بزرگی مرتبط شده که حدود ۱۵ متر طول و ۳ متر عرض دارد. سقف این اتاق ۱۵ متری هنوز پابرجا و استوار و سالم است. علت باقی ماندن سقف ریزش طبقه بالایی بر بام طبقه دوم و استحکام یافتن سقف طبقه اول است. این اتاق احتمالا محل نگهداری اسب و قاطر بوده و آبشخورهای موجود این گفته را تایید میکند.
پس از چندین حلقه دیوار دفاعی به مرتفعترین بخش آن یعنی ارگ و مقر فرماندهی میرسیم. در صورت کمبود نیرو جهت دفاع یا سقوط مدافعین، کار دفاعی از این موقعیت بنا میتوانست ادامه یابد. در حد فاصل دیواره دفاعی دوم و سوم یک صخره سنگی بلندی دیده میشود که در مواقع لزوم از آن برای دیدهبانی و تسلط بر اطراف استفاده میکردند. در ابتدای دیواره سوم سنگرهای متعددی وجود داشت که مشرف بر دره بوده و راه نفوذ را کاملا میبستند. محدوده دیواره دفاعی سوم درست جلوی بزرگترین و بلندترین برج قلعه واقع شده و وظیفه خطیری بر عهده داشته تا در صورت سقوط ضلع شمالی قلعه افراد مدافع از مقر حاکم حفاظت کند. در محوطه دیوار سوم اطاقی دو طبقه بوده که سقف طبقات فرو ریخته است. احتمالا این اطاق مدرسهای بوده که در آن ساکنان و افرادی تربیت میشدند که ماموریتهای مختلفی داشتند.
محوطه چهارم با دیوارهای دفاعی نسبتا وسیع و بسیار مستحکم در قسمت مرکزی آن اتاقها و دالانهای پیچیده تو در تو وجود داشته که اکنون ویران شده است.
تنها یک نقطه ضعف در ساختار طبیعی دفاعی قلعه در برابر حمله مستقیم وجود دارد و آن از طریق كوههای سمت جنو شرقی است كه معماران قلعه با ساخت قلعه چهل دختر كه در محل مرتفعتری از قلعه كوه ساخته شده و دید بسیار خوبی بر قلعه، دشت و تنگه جنوب شرقی دارد، این نقیصه را بر طرف كردهاند، زیرا قلعه قاین میبایست مانند تمام قلاع اسماعیلی به حد كافی محكم و استوار میبود تا بتواند در برابر حملات و محاصرات طولانی ایستادگی كند. با این همه قلعه قائن بسیار متفاوت از قلعه الموت است، زیرا ارتفاعات اطراف قائن به بلندی كوههای پیرامون آن قلعه نیست و موضع استراتژیک سطحی ندارد. از طرف دیگر قلعه فراخ و جادار است و بیشتر جنبه مسكونی دارد كه دلالت بر یک مركز اداری و تحقیقی دارد، نه یک پایگاه و ساختار نظامی بزرگ.
در قرن ۵ این قلعه بهعنوان مركز فرماندهی و حراست دیگر قلاع قهستان به فرماندهی حسین قاینی انتخاب شد و تا زمان حملات ویرانگر مغولان به ایران در دست اسماعیلیان قرار داشت. با حمله هلاكو در سال ۶۵۴ به قهستان و سركوبی اسماعیلیان قلعه به دست مغولان افتاد و مهمترین نقشه و هدف هلاكو در رابطه با این قلاع ویران كردن كامل قلاع بود، به طوری كه مجددا قابل استفاده نباشد، اما به علت كثرت این قلاع و اندازه قلعه نتوانست به طور كلی همه را ویران كند.
مشهور است خواجه نصیرالدین طوسی مدتها در این قلعه زندگی كرده و كتاب اخلاق ناصری خود را به نام ناصرالدین محتشم، فرمانروای قهستان و این قلعه، نامگذاری كرده است.
در سال ۱۸۷۲ میلادی دکتر بلوکه به اتفاق گلد اسمیت در بازدیدی از قائن، این قله را همان شهر آرتاگوانا میداند که در دوره هخامنشیان کاخ تابستانی سلاطین ایران بوده است. سرپرستی سایکس انگلیسی در سال ۱۳۱۱ شمسی قمری این نظریه را تایید میکند.
فرهنگ جغرافیایی ایران، جلد پنجم خراسان، اثر وزارت جنگ بریتانیا منتشر شده در سال ۱۹۱۰ میلادی نوشته است:
«قاین در گذشته آرتاگونا نام داشته و مورد بازدید اسکندر و سپاهیانش قرار گرفته، اما شهر کنونی همان شهری نیست که توسط ازبکها احداث شده است.»
در سال ۱۹۴۰ میلادی ادوارد چارلزییت در بازدید از این قلعه چنین میگوید:
«از تپههای واقع در جنوب شهر بالا رفتم تا از خرابههای قدیمی شهر بازدید کنم، دیوارها تماما از سنگ و ساروج ساخته شده و فضای نسبتا بزرگی را احاطه کرده بود».
در سال ۱۹۷۲ میلادی هیئت ژاپنی از دانشگاه هوکایدو به بررسی قلعه کوه قاین پرداختهاند.
متاسفانه قسمتهایی از این اثر مهم تاریخی توسط مردم و سودجویان تخریب شده و اگر اقدام مرمتی انجام نگیرد، کاملا نابود خواهد شد. همجواری قلعه با مجموعهای از دیگر آثار تاریخی و نزدیکی به شهر قاین میتواند این محل را به قطب بزرگ گردشگری خراسان جنوبی تبدیل کند.
این بنا در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۸۰ با شماره ثبت ۴۸۰۳ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست