کلمه raise و معانی مختلف آن
یک شنبه 19 دی 1389 8:14 AM
کلمه raise و معانی مختلف آن
the student raised his hand = دانش آموز دستش را بالا برد
to raise one's voice = صدای خود را بالا بردن
he was raised to the rank of colonel = او را به مقام سرهنگی رساندن
to raise theather curtains = پرده تئاتر را بالا کشیدن
to raise prices = قیمت ها را بالا بردن
to raise an army = قشون گرد آوردن
to raise money for quake victims = برای زلزله زدگان پول جمع کردن
we raise wheat and beans = ما گندم و لوبیا به عمل می آوریم
to raise a revolt = شورش به پا کردن
a farm for raising horses = مزرعه ای برای پرورش اسب
the soldiers raised a cheer = سربازان هلهله کردن
to raise the alarm = آژیر را به صدا در آوردن
to raise a tower = برج ساختن
he got a raise = اضافه حقوق گرفت