پاسخ به:اصطلاحات انگلیسی
دوشنبه 13 دی 1389 4:11 AM
Put up with sth
با كسي ساختن
With open arms
با آغوش باز
Finger a thing
با چيزي ور رفتن
Face the reality
با حقايق مواجه شدن
Be razed to the ground
با خاك يكسان شدن
Suck up to sb
بادمجان دور قاب چيدن
At full speed
با سرعت تمام
On a full stomach
با شكم پر
Live in genteel poverty
با سيلي صورت خود را سرخ نگه داشتن
With one's nose in the air
با فيس و افاده
Carry on with sb
با كسي رويهم ريختن
There you go again!
باز كه شروع كردي؟
I was not born yesterday
بچه كه نيستم
Be a dirty mouth
بد دهان بودن
Die for sth
براي چيزي مردن