حاضری زن یه آخوند بشی ؟
پنج شنبه 14 مرداد 1395 8:57 AM
بین دخترهای مذهبی اغلب این بحث پیش میآید که «حاضری زن یه آخوند بشی؟» میگویند: «نع»!
جوابها متفاوتاند. بعضیها با وجود مذهبی بودنشان، تا اسم «آخوند» میآید، انگار برق گرفته باشدشان میگویند: «نع»! بعضیهای دیگر صراحتاً میگویند: «بعله». اما یک تعدادی هم جواب منطقیتر «بستگی داره» میدهند. بستگی به خود طرف دارد. به روحیات و خلقیاتش. مثل هر خواستگار دیگر که باید در موردش صحبت بشود و شرایطش بررسی شود.
اما اغلب آنهایی که جوابشان «نع» هست، مشکلشان نفس روحانیت نیست؛ لباس آخوندی است. آن هم نه مشکل خودشان، مشکل برخی افراد جامعه با این لباس. خب سخت است آدم همسر کسی بشود که به خاطر طرز تلقی مردم از لباسش، نتواند راحت توی جامعه حضور داشته باشد. یک عده توهین میکنند، یک عده هم آنقدر این لباس را افراطی مقدس میدانند که به قول دوستان حتی ساندویچ خوردن یک آخوند را هم در یک غذاخوری تقبیح میکنند.
این خیلی محدودیت میآورد. نمیخواهم به این بپردازم که بعضی از این محدودیتها فی نفسه خوب، و بلکه لازم است. اما اینجا منظورم محدودیت در مسائل مباح و بیاشکال است که بعضیها حساسیت بیخودی نسبت بهش دارند. محدودیتهایی که نمیگذارد آدمها آنطور که دوست دارند تصمیم بگیرند و زندگی کنند.
بیتعارف بگویم، یک عدهی زیادی هم به خاطر مسائل اقتصادی، آن «نع» محکم را میگویند. خیلی از طلبهها به خاطر شرایط تحصیل، وضع اقتصادی خوبی ندارند؛ یعنی حجم زیاد درسها اجازهی انجام کارهای درآمدزای آنچنانی بهشان نمیدهد.
اینجا لازمه کمی در مورد سطوح مختلف تحصیلی در حوزه علمیه بنویسم
سطوح در حوزه علمیه اصفهان به چند بخش تقسیم میشود:
ـ سطح مقدمات: شامل پایه اول و دوم و سوم(۳ سال اول) که طلاب بیشتر کتب ادبیات عرب و منطق را تحصیل میکنند.
ـ سطح یک: پایههای چهارم و پنجم و ششم(۳ سال دوم) که کتب فقهی و عقاید تدریس میشود که به پایان لمعتین(کتاب فقهی شهید ثانی به زبان عربی) مشهور است.
ـ سطح دو: پایههای هفتم و هشتم (۲سال) در این ۲ سال طلاب مشغول تحصیل کتب فقه و اصول میشوند که کتبی مثل «رسائل» و «مکاسب» شیخ اعظم انصاری که بیشتر به طرح مسائل فقهی تجارت و معاملات میپردازد، کتب عمده این ۲ سال است.
ـ سطح سه: پایههای نهم و دهم (دو سال) که طلاب همانند دو سال قبل که فقه و اصول را مطالعه می کردند، در این دو سال کتاب اصولی «کفایه الاصول» مرحوم آخوند خراسانی را تحصیل میکنند که روشهای استنباط و به دست آوردن یک فتوا را فرا میگیرند.
ـ سطح چهار: پس ۱۰سال که طلاب دروس مقدمات و سطح را با موفقیت پشت سر گذاشتن وارد فضای درس خارج فقه و اصول میشوند که حداقل ۴ سال باید در درس خارج فقه و اصول حاضر باشند تا پس از آن یک پایاننامه تدوین و مدرک خود را دریافت کنند به شرط معمم بودن و مباحثه علمی.
*نکاتی خواندنی از سطوح حوزه
– در پایان هر ترم از طلاب آزمون میگیرند که به شرط کسب نمره حداقل ۱۲ و معدل ۱۴ به ترم بعدی میروند.
-در پایان هر سطح امتحان شفاهی هم از طلاب گرفته میشود.
-در پایان هر سطح ارائه پایاننامه نیز لازم است.
-طلاب در کنار دروس اصلی مانند فقه، اصول، عقاید، فلسفه، کتب تفسیر و تاریخ را نیز به صورت جنبی مطالعه میکنند و آزمون میدهند.
– طلاب پس از اتمام لمعتین (اتمام پایه شش) اجازه ملبس شدن (معمم) به لباس مقدس روحانیت را کسب میکنند که در اصفهان طی یک دوره چند روزه به اسم طرح «ادیب» طلاب حاضر در این طرح در روز عید غدیر طی مراسمی باشکوه توسط آیتالله مظاهری به کسوت روحانیت وارد میشوند.
البته از نظر کسب درامد طلبهها دو دسته میشوند، آنهایی که سطوح را حضوری میگذرانند و آنهایی که غیرحضوری ادامه میدهند. دستهی دوم طبعا زمان بیشتری دارند برای اینکه شغلی دست و پا کنند و فکری به حال درآمدشان کنند.
ولی حالا مگر طلبهها درآمدشان چقدر است که خیلی از خانوادهها راضی نمیشوند دختر به طلبه بدهند؟ اصلا طلبه مگر درآمد دارد؟ از کجا؟
به طلاب سهی از خمسی که به مراجع داده میشود، تعلق میگیرد. اگر کسی با دروس حوزه آشنایی داشته باشد، میداند که انصافا دروسش، دروس مشکلی است. اگر بخواهی خوب درس بخوانی، خیلی باید وقت بگذاری. فکر کنم اهمیت نهاد روحانیت در جامعه آنقدر روشن باشد که نیاز نباشد به بحث روی این بپردازیم که چرا به طلبهها چیزی از خمس تعلق میگیرد و مثلا به دانشجوها تعلق نمیگیرد.
حالا مگر رویهمرفته به طلبهها چقدر میدهند؟ حدودا ماهیانه از ۱۱۰ هزار تومان تا ۲۳۰ هزار تومان؛ بستگی به پایهی تحصیلیشان دارد. تازه برای متأهلهایشان! دیگر خودتان حساب کنید ببینید ماهی ۲۰۰ تومان به کجای زندگی میرسد؟!
اما شهریه چیست؟!
شهریه مقدار پولی است که مراجع و مجتهدین در اول هر ماه قمری جهت کمک هزینه تحصیل مانند بورسیه دانشجویی به طلاب پرداخت میکنند.
البته میزان شهریه متفاوت است که به برخی شاخصها اشاره میشود:
-مجرد بودن یا متأهل بودن
-میزان سطح تحصیل
-ممتاز بودن یا حافظ قرآن بودن
-پژوهشگر بودن
-معمم بودن و …
در حال حاضر حداقل شهریه در حوزه اصفهان ۱۴۰ هزار تومان است که به مجردهای پایه یک پرداخت میشود، البته هزینه بیمه تأمین اجتماعی جداگانه از طلاب اخذ میشود که حدود ۳۰ هزار تومان باید به حساب یکی از بانکها واریز کنند.
بیشترین حد شهریه هم حدود ۳۸۰ هزار تومان است که متعلق به طلاب درس خارج است که معمم، حافظ قرآن و پژوهشگر هستند، البته این مبالغ در اعیاد مختلف رو به بالا میشود که به عنوان عیدی مراجع، مرحمتی به طلاب میدهند.
محل تأمین این پولها از وجوهات شرعیه مانند خمس و زکات است که مراجع بخشی از آن را به طلاب و بخشی را جهت امور دیگه مانند ساخت حسینیه، مسجد و چاپ کتاب و … هزینه میکنند.
*شرایط جالب پرداخت شهریه به طلاب و روحانیون
این شهریهها تحت شرایط و ضوابط خاصی پرداخت میشود که عبارتند از:
– تحصیل دائم به دروس سطح و خارج فقه یا شرکت در دورههای تخصصی
-اگر شخصی شاغل در غیر حوزه باشد شهریهاش قطع میشود.
-طلاب موظف به شرکت در امتحانات پایان ترم هستند و اگر در امتحانات شفاهی نمره قبولی را کسب نکنند شهریه آنها قطع میشود.
-طلاب تا مقطع سطح یک از ساعت هفت صبح تا ساعت ۱۱:۳۰ و بعد از ظهرها از ساعت سه تا پنج کلاس دارند، بقیه سطوح هم از صبح تا ظهر در کلاسها حضور مییابند.
*حاشیههای دریافت شهریه
– اکثر طلاب بعد از پایان سطح در مشاغل مورد علاقه مشغول میشوند، بنابراین دیگر شهریه نمیگیرند.
– طلاب در ضمن تحصیل در مساجد و روستاها مشغول تبلیغ هستند که از آن طریق هم درآمد دارند، البته شرایط تبلیغ شرایط خاصی هست که هر شخصی امکان مبلغشدن را ندارد.
-در تمامی حوزههای علمیه برادران بر روی همه آقایان باز هست، میتوانند تشریف بیاورند، بنابراین محدودیت ندارد، پس هر کس مرد درس، بحث تلاش و تبلیغ اسلامی است، یا علی!
-حوزههای علمیه از بدو تأسیس تاکنون مستقل از حکومتها بودند، البته اگر هم کمکی از سوی دولتها انجام شده است، جهت ساخت بناها یا ترمیم ساختمانها بوده است.
الان شاید برای خیلی از افراد این سؤال پیش بیاید که پس همسران طلاب و خانوادههاشان چگونه زندگی میکنند و با این همه مخارج سنگین زندگی چگونه روز خود را به شب میرسانند.
سخن مشهوری از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده است که میفرماید: «من طلب العلم تکفلّ الله له رزقه»؛ هر کس دنبال طلب علم برود، خدا رزق او را به عهده میگیرد، همین برکتها هست که زندگی طلبگی را با تمام مشکلاتش زیبا و دوست داشتنی میکند.
اما… با همهی این سختیها، خیلیها دارند با طلبهها زندگی میکنند و از زندگیشان هم راضی هستند. این حرف را همینطوری نمیگویم. نمونههایش را دیدهام.
ما تقریبا هیچ چیز از زندگی طلبگی نمیدانیم و اکثر اوقات بدلیل دیدن بعضی موارد در جامعه حکم کلی برای همه صادر می کنیم. ضمن تشکر از نهادهای فرهنگی کشور که در مبهم بودن زندگی طلبگی از هیچ کوششی فروگذار نکردهاند!