0

داستان هایی از بحارالانوار

 
abdo_61
abdo_61
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 37203
محل سکونت : ایران زمین

پاسخ به:داستان هایی از بحارالانوار
پنج شنبه 31 تیر 1395  10:12 AM

رعايت آداب اسلامي در اوج قدرت


روزي امير المؤمنين علي عليه السلام در دوران خلافتش در خارج كوفه با يك نفر ذمي (يهودي يا مسيحي) كه در پناه اسلام بود، همراه شدند.
مرد ذمي گفت:
بنده خدا كجا مي روي؟
امام فرمود: به كوفه.
هر دو ره راه ادامه دادند تا سر دو راهي رسيدند، هنگامي كه ذمي جدا شد و راه خود را پيش گرفت برود، ديد كه رفيق مسلمانش از راه كوفه نرفت، همراه او مي آيد.
مرد ذمي گفت:
مگر شما نفرمودي به كوفه مي روم؟
فرمود: چرا.
شما از راه كوفه نرفتي، راه كوفه آن يكي است.
مي دانم ولي پايان خوش رفاقتي آنست كه مرد، رفيق راهش را در هنگام جدايي چند قدم بدرقه كند و دستور پيغمبر ما همين است، بدين جهت مي خواهم چند گام تو را بدرقه كنم. آنگاه به راه خود بر مي گردم.
ذمي گفت:
پيغمبر شما چنين دستور داده؟
امام فرمود: بلي.
- اين كه آيين پيغمبر شما با سرعت در جهان پيش رفت كرد و چنين پيروان زياد پيدا نمود، حتما به خاطر همين اخلاق بزرگوارانه او بوده است.
مرد ذمي با امير المومنين سوي كوفه برگشت هنگامي كه شناخت همراه او خليفه مسلمانان بوده است، مسلمان شد و اظهار داشت:
من شما را گواه مي گيرم كه پيرو دين و آيين شما مي باشم.

بحارالانوار جلد ۳
 

 

مدیر سابق تالار آموزش خانواده

abdollah_esrafili@yahoo.com

 

  شاد، پیروز و موفق باشید.

تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها