پاسخ به:پرسش و پاسخ ویژه توحید و خداشناسی
پنج شنبه 17 تیر 1395 12:22 AM
پرسش:با برهانهاي خداشناسي مثل نظم عليت و ... ميتوان اثبات كرد خدا وجود دارد اما چگونه ميتوان اثبات كرد خدا الله(خدايي كه ميپرستيم است.)
پاسخ:
ما همان موجودي را مي پرستيم كه با برهان اثباتش مي كنيم. ما با لفظ و اسم كاري نداريم؛ با حقيقت كار داريم؛ همان حقيقتي كه برهان عقلي اثباتش مي كند؛ حال مي خواهي اسم آن حقيقت را خدا بگذار يا الله بگذار يا اهورامزاد بگذار يا هر اسم ديگري. اسم يك امر قراردادي است. ما با برهان عقلي واجب الوجود را اثبات نموده آنگاه اوصاف اصلي او را اثبات مي كنيم. و همين موجود را هم مي پرستيم. لذا ما اسم پرست نيستيم. بر همين اساس، هر موجودي را هم كه الله يا خدا بگويند قبول نمي كنيم. از همين روست كه ما الله و خداي مورد نظر اشاعره را پرستش نمي كنيم. چون خداي مورد نظر آنها خلاف برهان عقلي است. آنها اسم موجودي را كه عقل آن را به خدايي قبول ندارد، خدا گذاشته اند. آن خدايي كه مفوضه به آن اعتقاد دارند نيز مورد قبول ما نيست. چون آن هم موجودي است كه عقل تأييدش نمي كند. آن موجودي كه مسيحيان و زرتشتيان اسمش را خدا گذاشته اند نيز مورد قبول ما نيست. چون طبق براهين عقلي آنها حقيقت خدايي را ندارند بلكه موجوداتي توهّمي اند كه نام خدا بر آنها نهاده شده است.
حكماي اسلامي، فارغ از هر ديني و هر اعتقادي وجود واجب الوجود را اثبات مي كنند؛ و كاري به نام و نشانهاي مطرح در اديان و مكاتب ندارند. آنها حقيقتي را كه ذاتاً عدم بردار نبوده و نيست و نخواهد بود، اثبات مي كنند و همو را هم مورد پرستش قرار مي دهند. لكن بعد از اثبات او، متوجّه مي شويم كه اين موجود اثبات شده با برهان عقلي، همان خداي مورد محمّد بن عبد الله(ص) و خداي اهل بيت(ع) است. چون مي بينيم كه قرآن كريم و اهل بيت(ع) نيز با همان براهيني خداي مورد نظر خود را اثبات نموده اند كه عقل ما اقامه نموده است. از همينجا مي فهميم كه خداي مورد نظر ما همان خداي قرآن و اهل بيت است، نه خداي توهّمي كتابهاي تحريف شده ي يهوديان و مسيحيان؛ و نه خداي ناقص اشاعره و متعزله.
ما وقتي به آيات و روايات معصومين(ع) مراجعه مي كنيم، به وضوح همين براهين عقلي حكما را در آنها هم مي بينيم؛ لكن نوع بيان حكما با نوع بيان خدا و معصومين(ع) تفاوت دارد. چون حكما به زبان تخصّصي و اصطلاحي سخن مي گويند؛ كه فقط افراد خاصّي با داشتن معلوماتي ويژه آن را متوجّه مي شوند، امّا قرآن كريم و اهل بيت(ع) زباني عمومي دارند؛ و چنان سخن مي گويند كه از عوام بي سواد گرفته تا حكيم و عارف، قابل فهم و استفاده باشد؛ و هر كسي در حدّ فهم خودش از اين سفره، بهره ي خود را ببرد.