0

(صندلی داغ)میهمان sayyed13737373

 
sayyed13737373
sayyed13737373
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 6674
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:(صندلی داغ)میهمان sayyed13737373
چهارشنبه 9 تیر 1395  4:19 AM

نقل قول salma57

سلام و عرض ادب.

پست تخته کردن در روابط عمومی رو خوندم گفتم دیگه صندلی داغتون ادامه پیدا نمیکنه

قصدم این نبود که وارد این قضایا بشوم همون طوری که جواب خواهر بزرگوار برخوار را مختصرا دادم اما مثل اینکه لازمه بر دوستان شفاف سازی بشه:

تا وقتی سایت هست منتقد هم هستش و من وقتی که انتقاد میکنم، انتقادم به کل هستش و نه به شخص( انتقادم به سید بزرگوار نیستش بلکه به مجموعه روابط عمومی هستش) چرا که این انتقاد قبل از ایشون هم بوده و من اون حرفم هم بیشتر با طنز می خواستم بگم تا به کسی بر نخوره و فقط متوجه باشند که از کارشون راضی نیستیم زیاد(البته تا مقدار زیادی تازگیا خوب کار کردن و قابل قبول هستش خدا قوت) ولی به خاطر این روزها مجبور شدم من کل پستام رو جدی بزنم( میدونید که معمولا با خنده حرفم رو میزنم حتی انتقادم رو چون نظرم بر اینه که انتقاد جهت تصحیح هستش و نه دعوا و مچ گیری)

کاربرای قدیمی یادشون هستش احتمالا که من یک سال اول وعده و وعید ها به شدت از روابط عمومی دفاع می کردم و به خیلی از منتقد ها دلگرمی می دادم و اطمینان میدادم اگر گفته ها تحقق پیدا نکند در کنارشون به انتقاد می پردازم(اگر دوستان یادشون نیست یک سری به تالار روابط عمومی بزنند) اما یک سال سپری شد و خبری نشد و من هم اون موقع ها هم به جناب نجاران و هم جناب کیانی پیام تو صندوق پیام میدادم هر هفته و موضوع رو پیگیری می کردم و آنها امید میدادند اما تا جایی رسید که صبرم تموم شد و اومدم طرف منتقدین و هیچ وقتم با اعصبانیت و ناراحتی پستی علیه سایت نزدم و تمام پستام به خاطر دلسوزی نسبت به کاربرانی بود که با اخلاص کار می کردند ولی بهشون اهمیت داده نمی شد و باهاشون روراست صحبت نمی شد و فقط وعده و وعید توخالی و فقط در بین اون همه انتقادم یک بار از پاسخ ها ناراحت شدم که دوستان یادشون هست که منتقدین رو فتنه گر و آشوبگر معرفی کردند( هر چند به نقل از مسئولین مخاطب من نبودم و تلفنی هم با من صحبت کردند(البته این پست توهین به منتقدین 10 دقیقه بعد از پست آخری که با انتقاد زدم و بیشتر مدیران هم باهاش موافق بودن و اینو جناب کیانی خوب می دونستن تو تالاری بی ربط زده شد) ولی اصولا کسی نیستم که ببینم  اشخاصی که خودشون هم در قضیه ای به اندازه ی طرف مقابل مقصر هستند و دارند طرف مقابل رو خورد می کنند و من تو اون قضیه سکوت کنم.

اول صلوات بفرستین برای آقای قریشی که پسرعموتون حساب میشن.

ایشون عزیز دل ما هستند و بالا گفتم انتقادم بر شخص نیست و این رو بارها گفتم.

به نظرم جا داره روابط عمومی اقتدار بیشتری بین کارمندا داشته باشه و روابطش رو کاربران و بخصوص مدیران بیشتر بکند

سوال 1. 

از نظر شما تفاوت عملکرد آقای قریشی و آقای کیانی چی هست؟ کدوم عملکرد رو بیشتر میپسندید؟

خداوند هر دوی این عزیزان را حفظ کند در راه فرهنگی.

من در حضور مسئول ازش انتقاد می کنم چون نظرم اینه که بیاید و کارش رو اصلاح کند پس در مورد جناب کیانی نظری نمی دهم و حتی اگر مجبور بشوم دفاع هم می کنم چون خودشون نیستند همون طوری که دقیقا یک هفته بعد از رفتنشون ازشون دفاع کردم در نبودشون .(تا یک هفته قبل از رفتنشون داشتم به شدت  انتقاد می کردم ازشون)

سوال 2. 

از نظر شما عملکرد آقای نجاران بهتر بود یا حاج آقا؟ دلیل؟

هر دوی بزرگواران عزیز هستند و به دلیل بالا مقایسشون نمی.کنم.

 

سوال 3. 

به نظر شما، ادامه فعالیت افرادی مثل من که با مشکلات فعلی سایت سرو کار دارند، مفید هست یا باید مثل شما فعالیت رو بگذاریم کنار؟ توصیه شما چیه؟

من هرگز فعالیتم رو کنار نذاشتم.

من بیش از 6 بار در روز به سایت میام و هر دفعه حدود 15 دقیقه هستم و بیشتر مواقع مثل قبلا که بودم از طریق صندوق پیام به مشکلات دوستان رسیدگی می کنم مخصوصا دوستان وبلاگ نویسی که می شناسند منو و یا از اون طریق با دیگر بزرگواران صحبت می کنیم.

من بیشتر اتاق چت رو کنار گذاشتم و بیشتر افراد فکر می کنند که کمتر میام سایت. نه دیدم جای صحبت در اتاق چت بهتر است که به مطالعه بقیه موارد بپردازم.

مثلا من اغلب پست های تالار خانواده و ترفند ها و مهدویت و قرآن رو می خونم و اونایی که برام جالبه رو خلاصه برداری می کنم. به شما هم پیشنهاد می کنم جای پست نجومی بشینید همینا رو مطالعه کنید

اما در مورد این که چرا مدیر نمی شوم هم باید بگم که من با مدیر شدم خودم رو موظف میدونم که به وظایفم نسبت به سایت عمل کنم تا پولی که می دهند هر چند بسیار کم برام قابل استفاده باشد و حلال باشه از نظر خودم( متاسفانه در این موردبسیار حساسم که حتما پولی که به دست میارم پاک و حلال باشه) که به خاطر این موظف بودن مدیریت رو نمی تونم قبول کنم چرا که وقتم دست خودم نیست. اتفاق است که معمولا برایم می افتد و یک هو برنامه ای بقیه می چینند و بدون اطلاع قبلی اجراشو بهم میدن و منم خودمو مجبور می کنم که قبول کنم چون باهاشون عهد بستم تو کارهای فرهنگی تا جایی که می تونم کمک کنم چون نیرویی کار آمد و زیاد جز افراد و دوستانم که تا وقتی که من قبول نکنم کاری رو وارد نمی شوند توی شهر خیلی کم هستش.

 

تو اوایل خرداد هم به پیشنهاد یکی از بزرگواران درخواست مدیریت تالار ولایت فقیه رو داشتم که گفته بودم تو خصوصی به حاج آقا از فلان تاریخ تا فلان تاریخ و قصدم هم نظم دهی به تالار و اجرا طرح بود تا تالار به اون مهمی در سکوت نمونه که اون هم به دلیل گفته شده بعد از ماه رمضان گذشت دیگر وقتش و موند حالا دوباره کی وقت کنم و دوباره درخواست بدهم

*هر وقت که سرت به درد آید    نالان شوی و سوی من آیی

چون درد سرت شفا بدادم    یاغی شوی و دگر نیایی*

*پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شب    تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*

تشکرات از این پست
salma57 fatemeh74 amirali123
دسترسی سریع به انجمن ها