مى توانید اسمش را توجه بگذارید و زیر پوشش «دوست داشتن» پنهانش کنید، مى توانید توجه بیست وچهارساعته ى همسرتان را حتى اگر آزاردهنده باشد، نشانه اى از علاقه و آن را قابل ستایش بدانید و مى توانید تهدید و توهین و سرزنش هاى شریک زندگى تان را حتى اگر تحقیرکننده باشد، نشانه عشقى احساس ها و افکار مزاحم دیگر جدا کنید و بفهمید که پاسخ مراقبت تمام وقت و همراه با تعصب، همیشه بدانید که با خودش بى طاقتى را هم مى آورد؛ اما شاید وقت آن رسیده باشد که حساب عشق و علاقه را از تشکر و قدردانى نیست. شاید خود شما هم در تمام سال هایى که با وجود رنج کشیدن، قدردان مراقبت ها و حمایت هاى همسرتان بوده اید تا امروز نفهمیده باشید که با همسرى کنترل گر زیر یک سقف زندگى مى کنید؛ همسرى که بیشتر از آنکه عاشق باشد، درگیر ترس خود از تنهایى است و براى رها شدن از این ترس، مى خواهد شما را زندانى کند. اگر پاسخ شما به سوال هایی که در ادامه مطرح می کنیم مثبت است، شک نکنید که همسری کنترل گر دارید که هر روز اعتماد به نفستان را از قبل کمتر می کند.
از دوستان و خانواده جدایتان کرده؟
اولین قدم کنترل گرها براى محاصره کردن شما، تنها کردنتان است. آن ها مى دانند که یک آدم تنها، به راحتى خلع سلاح مى شود و به خواسته هاى فرد کنترل گر تن مى دهد و به همین دلیل براى قطع ارتباط همسرشان با دوستان صمیمى و خانواده اش تلاش مى کنند. تلاشى که ممکن است آن قدر با ظرافت صورت بگیرد که خود قربانى هم متوجه آن نشود.
از همه چیزتان ایراد مى گیرد؟
اگر با یک کنترل گر طرف باشید، احتمالاً مى بینید که از هر رفتار، تصمیم یا حتى فکرتان ایراد مى گیرد. کنترل گرها دوست دارند قربانى شان را از اعتمادبه نفس خالى کنند و بعد از آنکه او را به فردى بى پناه و بى اعتمادبه نفس تبدیل کردند، حرف هاى خودشان را در گوشش
آشکار یا پنهان،تهدید تان مى کند؟
بخوانند و او را مجبور به عمل کردن به آن ها کنند. شناخت کنترل گرى که به محض سرپیچى از خواسته هایش، صدایش را بالا مى برد و شما را تهدید مى کند، کار سختى نیست اما همه ى کنترل گرها را به همین سادگى نمى توانید بشناسید. تهدید کردن همیشه آشکارا صورت نمى گیرد بلکه گاهى خود را به شکل قطع امتیازها، قطع توجه و محبت و حتى سرپیچى کردن از خواسته هاى به حق شریک زندگى هم نشان مى دهد. حالا مى توانید نگاهى به رابطه اى که با همسرتان دارید، بیندازید و با توجه به همین معیارها، ببینید که در گروه کنترل گرها قرار مى گیرد یا نه!
در باتلاق محبت گیرتان مى اندازد؟
شاید عبارت «باتلاق محبت»، از نظرتان عجیب و بى معنى باشد ولى واقعیت این است که کنترل گرها دقیقاً به خاطر گرفتار کردنتان در یک رابطه و حبس کردنتان در محدوده ى تحت کنترلشان به شما محبت مى کنند. آن ها به نام محبت نمى گذارند در هواى گرم تاکسى سوار شوید و مسئولیت رساندنتان را بر عهده مى گیرند و در نهان با این کار مى خواهند رفت وآمدهایتان را در کنترل خود بگیرند. آن ها نمى گذارند در خانه تنها بمانید تا مبادا دلتان بگیرد، اما در مقابل مى خواهند به همه ى کارهاى شما نظارت کنند و همه چیز را تحت کنترل داشته باشند.
به شما احساس گناه تزریق مى کند؟
براى کنترل گرها، تزریق گناه هم راهى براى در دست گرفتن کنترل اوضاع است. وقتى در برابر یکى از این افراد حرف ها و رفتارهاى شما، جانشان به خطر مى افتد؛ بایستید، کارشان به بیمارستان مى کشد و به خاطر وقتى به خواسته هاى کنترل گرانه چنین فردى پاسخ مثبت ندهید، از اشتها مى افتد و اشک هایش جارى مى شود و... کنترل گرها کاملاً هوشمندانه راهى براى عذاب وجدان دادن به شما پیدا مى کنند و کارى مى کنند که خودخواسته تصمیمتان را عوض کنید و به کارى که مى خواهند، تن بدهید.
شما را بدهکار مى کند؟
اگر با یک کنترل گر طرف باشید، خودتان را همیشه مدیون و بدهکار مى بینید. او به هر بهانه ى کوچکى به شما هدیه مى دهد، همیشه براى کمک کردن از آسایش خود مى گذرد که خودتان را مدیون به شما حاضر است و آن قدر براى آسایش شما و وامدارش تلقى کنید. این رفتار هوشمندانه او درنهایت باعث مى شود که کنترل شرایط را به دستش بسپارید و از اولویت هاى خودتان به خاطر کسى که مدیونش هستید، صرف نظر کنید.
کارآگاه بازى مى کند؟
اگر شاهد جاسوسى، گوش ایستادن و کارآگاه بازى همسر کنترل گرتان بودید، تعجب نکنید. جاسوسى یکى از ابزارهایى است که همیشه کنترل گرها به استفاده از آن وسوسه مى شوند. آن ها حاضر نیستند را هم که با همکارتان مى زنید، در تلفن همراهتان چیزى را ندیده بگیرند و حتى حرف هاى عادی ای مى خوانند تا از همه ى جنبه هاى زندگى شما به طور کامل سر دربیاورند و از این طریق احساس قدرت کنند. شاید فرد کنترل گر بگوید که به خاطر بیشتر شدن اعتمادش به شما، مى خواهد ایمیل ها و پیامک هایتان را بخواند؛ اما واقعیت این است که در رابطه ى زناشویى، اعتماد یک پیش فرض است که براى ایجاد کردنش، به این ابزارها نیازى نیست. به عبارت دیگر، در رابطه ى زن وشوهرى، اصل بر برائت است و تا زمانى که خلاف این موضوع ثابت نشده، دلیلى براى شک کردن و سرک کشیدن به حریم خصوصى فرد دیگر وجود ندارد.
به شما تهمت مى زند؟
حسادتى که خودِ کنترل گرها اسمش را غیرت مى گذارند و نیز تهمت زدن و شک کردن به شریک حتی نمی تواند درباره ی چیزی آن طور که می خواهد یک کنترل گر، همسر یک دارایى است؛ دارایى اى که زندگى، از جمله رفتارهاى همیشگى آن هاست. براى فکر کند و به ساده ترین رفتارهایش هم واکنش نشان دهد. اگر کار یک کنترل گر به بیان علنى شک کردن هایش برسد، باید پذیرفت که احساس ناخوشایند اضطراب و ناامنى آن قدر در وجودش ریشه دوانده که حتى نمى تواند ظاهر را حفظ کند و با کمک راه هاى کنترل گرها نمى پذیرند که همه ى آدم ها گاهى
برای تنهایى تان ارزش قائل نیست؟
پنهان تر قبلى، کنترل شرایط را در دست بگیرد. به تنهایى نیاز دارند. آن ها با دیدن هر فاصله اى میان خودشان و شریک زندگى شان، نگران مى شوند و کنترل گر حاضر نیست بپذیرد که هر فرد به گروهى سراسیمه واکنش نشان مى دهد. گذشته از این، یک از دوستان، مجموعه اى از اعضاى خانواده و حتى شاد نیاز دارد و همسر به تنهایی نمی تواند پاسخگوی شبکه هاى اجتماعى دیگر براى داشتن زندگى آرام و تمامی نیازهای عاطفی، اجتماعی و روانی اش باشد. یکى از راه هایى که کنترل گرها براى سلطه پیدا
شما را از بحث کردن خسته مى کند؟
کردن بر شریک زندگى شان استفاده مى کنند، تکرار رفتارهاى فرساینده است. براى مثال، آن ها همیشه در و براى شما وحشت و اضطراب ایجاد مى کنند. وقتى را به تنش و دعوا مى کشند، صدایشان را بالا مى برند زمانى که یکى از حقوقتان را مطالبه مى کنید، بحث یک کنترل گر از چنین راهى استفاده مى کند، ممکن است چند بارى تن به بحث و دعوا بدهید اما خیلى زود راهتان را عوض مى کنید و براى دوباره درگیر نشدن در تنش ها و جنجال ها، از بیان حقوقتان سر باز مى زنید.
مسخره تان مى کند؟
این افراد همیشه با نشان دادن مستقیم نارضایتى، فرد مقابلشان را کنترل نمى کنند. گاهى آن ها از ابزارهاى آزاردهنده ترى مثل مسخره کردن، تحقیر کردن و مورد ریشخند قرار دادن استفاده مى کنند. اگر یک کنترل گر با نوع پوشش شما مخالف باشد، ممکن است به جاى نشان دادن واکنش خصمانه، آن قدر به لباس هایتان بخندد که اعتمادبه نفستان پایین بیاید و به خاطر برگرداندن عزت نفس لگد مال شده تان، همان کارى را انجام بدهید که او انتظار دارد.
خودش را تهدید مى کند؟
ادعاى رو آوردن به رفتارهاى ناسالم، یکى دیگر از راه هایى است که این آدم ها براى کنترل کردن شریک که سیگار را ترک کرده، با تلاش هاى همسرش براى زندگى شان از آن استفاده مى کنند. مرد کنترل گرى احقاق حقوق خود دوباره سیگارى را آتش مى زند یا اینکه به سمت مصرف مواد مخدر مى رود. یک کنترل گر چاق مى تواند با ایجاد تغییر در رژیم غذایى و عادات ورزشى اش و بى توجهى به تناسب اندامش، همسر خود را کنترل کند و به نوعى از او باج بگیرد.
به آینده اش صدمه مى زند؟
اگر شریک زندگى تان به محض اینکه براى رسیدن به حقوق و خواسته هایتان تلاش مى کنید، از رفتن به دفتر کارش سر باز مى زند یا واحد هاى درسى دانشگاهش را حذف مى کند، احتمالاً با یک کنترل گر روبه رو هستید. براى این افراد مهم نیست که تا چه اندازه خود و آینده شان را در معرض آسیب قرار مى دهند، آن ها تنها به قربانى کنند. اگر یک کنترل گر بداند که پول برایتان مهم رسیدن به چنین هدفى، حاضرند خیلى چیزهاى دیگر را دنبال کنترل شرایط به شیوه دلخواهشان هستند و براى است، براى در دست گرفتن عنان زندگى، بهره مندى از پول را از شما دریغ مى کند و اگر بفهمد براى اعتبار شغلى و جایگاه اجتماعى اش ارزش قائل هستید، به خاطر کنترل کردن شما، به آن ها صدمه مى زند. یک کنترل گر حتى مى تواند با ایجاد تغییراتى در پوشش خود هم شما را تهدید و کنترل کند و براى تسلیم کردنتان با ظاهرى آشفته و نامنظم به جمع دوستان شما وارد شود.
منبع : آکاایران