0

سعدی » مواعظ » قطعات

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

شمارهٔ ۱۲۸
شنبه 15 خرداد 1395  2:30 PM

بود در خاطرم که یک چندی

گرچه هستم به اصل و دانش حر

به خرد با فرشته هم پهلو

سخن نظم، نظم دانهٔ در

تا مگر گردد از ایادی تو

تنگم از مرده ریگ مردم پر

چون نبودیم در خور خدمت

گفت عفوت که السلامة مر

بندگی درت کنم چندی

بی‌ریا همچو ایبک و سنقر

ترک کردیم خدمت و خلعت

نه دیار عرب نه شیر شتر

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها