0

بوستان سعدی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

گفتار اندر پرهیز کردن از صحبت احداث
چهارشنبه 12 خرداد 1395  8:25 PM

خرابت کند شاهد خانه کن

برو خانه آباد گردان به زن

نشاید هوس باختن با گلی

که هر بامدادش بود بلبلی

چو خود را به هر مجلسی شمع کرد

تو دیگر چو پروانه گردش مگرد

زن خوب خوش خوی آراسته

چه ماند به نادان نو خاسته؟

در او دم چو غنچه دمی از وفا

که از خنده افتد چو گل در قفا

نه چون کودک پیچ بر پیچ شنگ

که چون مقل نتوان شکستن به سنگ

مبین دل فریبش چو حور بهشت

کزان روی دیگر چو غول است زشت

گرش پای بوسی نداردت پاس

ورش خاک باشی نداند سپاس

سر از مغز و دست از درم کن تهی

چو خاطر به فرزند مردم دهی

مکن بد به فرزند مردم نگاه

که فرزند خویشت برآید تباه

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها