0

غزلیات منصور حلاج

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج
یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:43 PM

اي سروناز رونق بستان ما توئي
اي نور ديده شمع شبستان ما توئي
از بار غم چه غم چو توئي دستگير ما
وز درد دل چه باک چو درمان ما توئي
ما را بر آنچه حکم کني اعتراض نيست
ما بنده ايم و حاکم و سلطان ما توئي
فرمان ما برند سلاطين روزگار
گر گوئيم که بنده فرمان ما توئي
گفتم بطره تو شبي کز تطاولت
ديوانه ايم و سلسله جنبان ما توئي
احوال ما بدوست بگو مو بمو از آنک
واقف ز حال زار پريشان ما توئي
اي يوسف مسيح دم از پيش ما مرو
کارام روح و روح دل و جان ما توئي
کنج دل حسين نشد جاي هيچکس
مانند گنج در دل ويران ما توئي
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها