0

غزلیات منصور حلاج

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج
یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:31 PM

دوست در خانه و ما را خبري نيست دريغ
طالع دلشدگان را اثري نيست دريغ
بر همه تافته مهر رخ منظور وليک
بهر نظاره کسي را نظري نيست دريغ
همه آفاق پر از پرتو خورشيد و هنوز
شب اميد دلم را سحري نيست دريغ
خواستم سر نهم و عذر قدومش خواهم
لايق خاک قدمهاش سري نيست دريغ
بنده بس معتقد و خادم و دولتخواهست
اين قدر هست که او را هنري نيست دريغ
طوطي طبع من از شکر تو شيرين کام
کز مقالات تو او را شکري نيست دريغ
مي پرد سوي تو از شوق دل و جان حسين
ليک بر بازوي او بال و پري نيست دريغ
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها