0

غزلیات منصور حلاج

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج
یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:28 PM

نفخه سنبل گلچهره من ميآيد
يا نسيم سحر از سوي چمن ميآيد
بسوي بلبل بيوصل و نوا فصل بهار
نفخات گل صد برگ سمن ميآيد
ميرسد يوسف گمگشته يعقوب حزين
يا مگر جان گرامي ببدن ميآيد
دل ديوانه ام از بند بلا يافت نجات
که ملک خوي پريچهره من ميآيد
آب شد لعل و در از رشک حديثم که مرا
نام دندان و لب او بدهن ميآيد
دارد آن ترک خطا قصد شکست دل ما
که بدان طره پرچين و شکن ميآيد
يارب اين چهر عرق کرده دلارام من است
يا مه چهارده امشب بر من ميآيد
در هواي شکر کبک خرامي چه عجب
باز اگر طوطي طبعم بسخن بازآيد
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها