0

غزلیات منصور حلاج

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات منصور حلاج
یک شنبه 26 اردیبهشت 1395  8:28 PM

دلم هواي چنان سرو نازنين دارد
که مشگ سوده بر اطراف ياسمين دارد
ز مهر زهره جبيني شدم ستاره فشان
که داغ بندگيش ماه بر جبين دارد
هزار عاقل فرزانه گشت ديوانه
از آن دو سلسله کز زلف عنبرين دارد
کمان گرفت و کمين کرد چشم شوخش باز
هزار فتنه و آشوب در کمين دارد
ز همنشيني جانان تمتعي يابد
کسي که دولت و اقبال همنشين دارد
زهي حبيب که از بهر وحي آيت عشق
ز جبرئيل نهاني دگر امين دارد
بگفت عاقبت از عشق کشته خواهي شد
حسين خود ز جهان آرزو همين دارد
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها