پاسخ به:غزلیات حزین لاهیجی
شنبه 25 اردیبهشت 1395 1:28 PM
نهفته ام به خموشی خیال روی تو را
مباد کز نفسم بشنوند بوی تو را
ز سنگ محتسب شهر غم مخور ،ساقی
سپرده ایم به پیر مغان سبوی تو را
اگر غلط نکنم ،حرف ما و من غلط است
شنیده ام ز لب خویش گفتگوی تو را
شده ست شیفته بلبل به باغ و حور به خُلد
ندیده اند گلستان رنگ و بوی تو را
اگر به دامن وصل تو دست ما نرسد
کشیده ایم در آغوش، آرزوی تو را
شود ز باختن رنگم آتشین لعلت
چه نازکی است عتاب بهانه جوی ترا
به طور عشق حزین آستین فشان گردد
کلیم اگر شنود، طرزهای و هوی تو را