پاسخ به:غزلیات حزین لاهیجی
شنبه 25 اردیبهشت 1395 1:26 PM
بر خاست دل زسینه پیکان فرو نشست
تا پر خدنگ ناز تو در جان فرو نشست
بود از نوای تو همه جا شعله ها بلند
خامش نشستم، آتش سوزان فر نشست
اشکم کمر به سینه افلاک بسته بود
مژگان ز گریه بستم و طوفان فرو نشست
برخاست موج شکوه ، ولی دل ز تاب رشک
دم در کشید و شورش عمّان فرو نشست
افسرده شد جهان چو حرین از میانه رفت
مجنون گشت و شور بیابان فرو نشست