پاسخ به:غزلیات حزین لاهیجی
شنبه 25 اردیبهشت 1395 1:21 PM
نبود عجب که دیده به دیدار می رسد
فیض چمن به رخنه دیوار می رسد
عیبم مکن که حوصله سوز است مستیم
پیمانۀ نگاه تو سرشار می رسد
دلتنگی از فغان من ،ای غنچه لب چرا؟
یک ناله هم به مرغ گرفتار می رسد
دارد امیدوار مرا بخت سبز خویش
آخر به وصل آینه زنگار می رسد
هرگز ندیده است ز دشمن کسی حزین
آنها که بر من از ستم یار می رسد