پاسخ به:غزلیات حزین لاهیجی
شنبه 25 اردیبهشت 1395 1:15 PM
شور سودای تو در کودکی استادم بود
کوه و صحرا همه جا عرصۀ فریادم بود
سختی هجر نزد شیشۀ ناموس به سنگ
قاف تا قاف جهان بزم پریزادم بود
رَمِ آهوی ختن پیش دلم زانو زد
سینه تا جلوه گَهِ شوخی صیّادم بود
ترک یادآوریش دفتر نسیانم داد
آه اگر عهد فراموشی او یادم بود
پیر شوریده سرِ صومعۀ قدس منم
یاد آن سلسله مو حلقۀ اورادم بود
چارۀ عقدۀ خاطر نتوانستی کرد
چون جرس در کف اگر پنجۀ فولادم بود