پاسخ به:غزلیات حزین لاهیجی
شنبه 25 اردیبهشت 1395 1:15 PM
فقرم کجا ز جلوۀ دنیا زبون شود؟
موج سراب دام ره خضر چون شود؟
در سینۀ شکسته دلان تو آه نیست
چون بشکند سپاه ، علمها نگون شود
بی شفقت است ناخن خارا خارش عشق
نزدیک شد غبار دلم بی ستون شود
در قُلزُمی که شورش عشق است ناخدا
بالد به خویش قطره و دریای خون شود
خاکم به باد رفت و ز یادم نمی روی
عشق آن خیال نیست که از دل برون شود
عمری که هست مایه آزادگی ، حزین
حیف است که صرف محنت دنیای دون شود