0

" 💥بعثت و لبخندخدا "

 
SABOORI
SABOORI
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1393 
تعداد پست ها : 4222
محل سکونت : خراسان رضوی

" 💥بعثت و لبخندخدا "
پنج شنبه 16 اردیبهشت 1395  4:56 PM

" 💥بعثت و لبخندخدا "
 
کاش،ای تصویرگر،غارحرا رامی کشیدی/
گاه بعثت جلوه ی نور هدا رامی کشیدی/ 
 
احمد محمود را درلحظه های ناب عرفان/ 
کاشکی،زیبائی ذکر و دعارامی کشیدی/ 
 
شعله ای افتاده می سوزاند،جان جان عالم/ 
درهمان حالت،حبییب کبریا رامی کشیدی/ 
 
لحظه ی لرزیدن اندام گل چون بید آن جا/ 
گوشه ای ازحال تسلیم و رضا را می کشیدی/ 
 
گفت:جبریل امین حالا بخوان،امی چه خواند/ 
کاش، لبخند دلا رای خدا را می کشیدی/ 
 
آن زمان که گفت:با شرم وحیا خواندن ندانم/ 
باهمه توش وتوان،شرم وحیا را می کشیدی/ 
 
دربغل بفشرد،گفت،(اقرا)زبان وحی واشد/ 
در همان دم،جلوه ی سر علا را می کشیدی/ 
 
واژه واژه "اقرا باسم ربک" فرمود: مولا/ 
با همان لحن وظرافت، واژه ها را می کشیدی/
 
در زمانی که،بشارت داده شد، هستی پیمبر/
از زبان پاک او حمد و ثنا را می شنیدی/
 
کاش ای تصویرگر ،درلحظه های ناب بعثت/
شادی افا کیان و انبیا را می کشیدی/
 
از ضمیرم می زند فریاد ، آوائی غزلخوان/
نقش روی جانفزای آشنا را می کشیدی/
 
ذره ای نا چیزم اما ، دل شده دیوانه ی او/
در دل تنگم تو نقش مصطفارا می کشیدی/
 
رشته ای بر گردنم افکنده ، مولا از محبت/
خوش بحالم،هرطرف رفتی،گدارامی کشیدی
 
کاشکی ، در سایه ی چتر رسول الله خاتم/
این حقیر دردمند بینو ا ر ا می کشیدی/
 
شکر نعمت ای"فرائی"گر ز دست تو برآید/
با زبان شعر ، ازآن سو عطارا می کشیدی/
 
🔹سروده "عبدالمجیدفرائی"
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها