0

مصیبت نامه عطار

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مصیبت نامه عطار
دوشنبه 13 اردیبهشت 1395  7:12 PM

آن یکی پرسید از مجنون مگر

کز سخنها تو چه داری دوستر

گفت من لا دوستر دارم مدام

تاکه جان دارم مرا لامی تمام

گفت تا باشد نعم ای بیخبر

لاتو از بهر چه داری دوستر

گفت وقتی کردم از لیلی سؤال

کای رخت خورشید را داده زوال

دوستم داری چنین گفتا که لا

میکشم بر پشتی آن لا بلا

از زفانش تا که لا بشنودهام

از دل و جان عاشق لابودهام

نیست لایق لاجرم اصلا مرا

یک سخن لا واللّه الالا مرا

عشق را جانی بباید آتشین

دوزخی با آتش او همنشین

تا دل عشاق افروزنده شد

از تف آتش چنین سوزنده شد

آتش از عشقست در سوز آمده

گرم در عشق دلفروز آمده

جملهٔ ذرات پیدا ونهان

نقطهٔ عشقست در هر دوجهان

 
 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها