0

مصیبت نامه عطار

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مصیبت نامه عطار
دوشنبه 13 اردیبهشت 1395  7:07 PM

بود محمود و حسن در بارگاه

گشته هم خلوت وزیر و پادشاه

نه یکی آمد نه یک تن راه خواست

نه گدائی قرب شاهنشاه خواست

هیچکس در دادخواهی ره نجست

هم رعیت هم سپاهی ره نجست

بود بر درگاه آرامی عظیم

نه امیدی هیچکس را و نه بیم

با وزیر خویش گفت آن شهریار

بر در ما کو نشان کار و بار

نه کسی فریاد میخواهد زما

نه گدائی داد میخواهد ز ما

هر کرا زینسان در عالی بود

کی روا باشد اگر خالی بود

این چنین درگاه عالی ای وزیر

نیست خوش از شور خالی ای وزیر

آن وزیرش گفت عدلی این چنین

کز تو ظاهر گشت درروی زمین

چون جهان پر عدل دارد پادشاه

کی تواند بود هرگز دادخواه

شاه گفتا راست گفتی این زمان

شور اندازم جهانی در جهان

این بگفت و لشکری را راست کرد

پس ز هر شهر و دهی درخواست کرد

جوش و شوری در همه عالم فتاد

درگه محمود خالی کم فتاد

شد در او موج زن از کار و بار

آنچه آن میخواست آن گشت آشکار

 
 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها