0

مصیبت نامه عطار

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مصیبت نامه عطار
دوشنبه 13 اردیبهشت 1395  6:20 PM

شد بر دیوانهٔ آن مرد پاک

دید او را در میان خون و خاک

همچو مستی واله و حیرانش دید

سرنگونش یافت و سرگردانش دید

گفت ای دیوانهٔ بی روی و راه

در چه کاری روز و شب اینجایگاه

گفت هستم حق طلب در روز وشب

مرد گفتش من همین دارم طلب

مرد مجنون گفت پس پنجاه سال

همچو من در خون نشین در کل حال

کاسهٔ پرخون تو میخور ای عزیز

بعد از آن می ده بمن یک کاسه نیز

تاکه این دریا شود پرداخته

یا نه کار ما شود برساخته

این گره را چون گشادن روی نیست

هم بمردن هم بزادن روی نیست

این قدر دانم که با این پیچ پیچ

می ندانم می ندانم هیچ هیچ

 
 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها