0

اسرارنامه عطار

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اسرارنامه عطار
دوشنبه 13 اردیبهشت 1395  1:19 AM

عزیزی گفت از عرش دلفروز

خطاب آید بخاک تیر هر روز

که آخر از خدا آنجا خبر نیست

خبر ده زانکه نتوان بی خبر زیست

همه حیران و سرگردان بماندیم

درین وادی بی پایان بماندیم

که می‌داند که حال رفتگان چیست

بخاک اندر خیال خفتگان چیست

همه رفتند پر سودا دماغی

فرو مردند چون روشن چراغی

همه چون حلقه بر درماندگانیم

همه در کار خود درماندگانیم

زهی دردی که درمانی ندارد

زهی راهی که پایانی ندارد

بیک ره هیچ کس را هیچ ره نیست

که جز در پایه بودن دست گه نیست

که داند تا چه شربتهای پر زهر

بکام ما فرود آمد ازین قهر

 
 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها