0

بلبل نامه عطار

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بلبل نامه عطار
دوشنبه 13 اردیبهشت 1395  12:59 AM

نسیم صبحدم آمد به گلشن

به چشمش گلش آمد همچو گلخن

گل از بلبل بکلی دست شسته

دریده پیرهن در خون نشسته

هزاران خار در پا دست در گل

فراق بلبلش بنشسته در دل

چو سرو اندر چمن افتان و خیزان

به زاری زار می‌گفت ای عزیزان

به هم خوش بود ما را در گلستان

حسد بردند بر ما جمله مرغان

حسودان را به جز کوری مبادا

میان همدمان دوری مبادا

همینش کار باشد چرخ گردان

که دوری افکند با دوستداران

 
 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها