بلبل نامه عطار
دوشنبه 13 اردیبهشت 1395 12:53 AM
به توفیق خدای صانع پاک
که دانش میدهد بر ملک و افلاک
ز بلبل نامه بیتی چند گویم
چو آب رفته باز آمد به جویم
قلم برگیر و راز دل عیان کن
سرآغازش به نام غیب دان کن
خداوندی که جز وی کس نشاید
که تا بر بندگان روزی گشاید
قلم میشد به سر از درد هجران
همی بارید خون بر شکل باران
چو بر کافور مشک ناب داده
به زنجیرش سراسر آب داده
قلم غواص دریای معانی
سخنهایش همه چون درّ کانی
ز بهر دردمندان غم گساری
بماند تا قیامت یادگاری
بود روح و روان اهل دانش
ز روی عقل و از افهام دانش