0

حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

التمثّل فی ریا الحّب
شنبه 11 اردیبهشت 1395  9:21 PM

آن شنیدی که عُمّر خطاب

دید قومی نشسته در محراب

کرد از آن قوم میر عدل سؤال

که کدامید چیستتان احوال

جمله گفتند ما رفیقانیم

همه یک راه و یک طریقانیم

یکدگر را برادران شده‌ایم

یک دل و جان و یک زبان شده‌ایم

گفت عُمّر که بی‌حضور دگر

کیسهٔ یکدگر کنید نظر

سیم یکدیگران به خرج کنید

یا به حکم حساب درج کنید

همه گفتند زانِ خویش خوریم

وز زر و سیم یار بی‌خبریم

گفت عُمّر که کار محکم نیست

وین سخن جمله را مسلم نیست

به دل آنگه برادران باشید

که زر و سیم یار برپاشید

هیچ ناید تغیّری پیدا

نبود غم جدا و کیسه جدا

نه یکی را بُودَ ز مال افواج

وان دگر کس به جبّه‌ای محتاج

همه یکسان توانگر و درویش

به زر و سیم ناشده کم و بیش

پیش از این دوستان چنین بودند

کز غم یکدگر نیاسودند

جان یکی بودی از بُدی تن دو

حال بودی یکی و مسکن دو

این زمان دوستان نه زینسانند

همه از بیم نان هراسانند

هریکی را شده است یکتا نان

مهتر از کوه قاف در میزان

همه نان کور و حجره زادانند

ریش خود می‌ریند و شادانند

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها