0

حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

اندر نقص دنیا گوید
شنبه 11 اردیبهشت 1395  8:37 PM

دنیی ارچه ز حرص دلبر تست

دست زی او مبر که مادرِِ تست

گر نه‌ای گبر پس به خوش سخنیش

مادرِ تست چون کنی به زنیش

همچو قرعه برای فالش دار

گه بیندازش و گهی بردار

گرچه گزدم ز نیش بگزاید

دارویی را همت به کار آید

مار اگرچه به خاصیت بدخوست

پاسبانِ درخت صندل اوست

چون ز بانگ سگان شوی دلتنگ

سنگ برگیر و ده سگان را سنگ

وآن سگی را که کرد پای افگار

نان بی‌سوزنش مده زنهار

مورکی را اگر بیازاری

چیره گردی به ظلم و خون‌خواری

از پی رستن از سرای خسان

حیله کن لیک بد به کس مرسان

با خسان خود نشست و خاست مکن

قطع کردن ز خس رواست مکن

پس اگر ناگهی درافتادی

سازگاری بهست و دل شادی

باش بر دست راست همچو بهشت

دوزخ از دست چپ شناس و کنشت

باز بر دست راست رَو چونان

بافر و دست دست دستان مان

راست بر دست راست رَو رستی

ورنه کج رَو چو عهد بشکستی

من ندیدم سلامتی ز خسان

گر تو دیدی سلام من برسان

چون ترا گشت نوش وحدت بیش

بده آن نوش را به حدّت نیش

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها