فی فضیلة العلم، ذکر العلم اربح لانّ فضله ارجح
شنبه 11 اردیبهشت 1395 8:34 PM
علم سوی در آله برد
نه سوی مال و نفس و جاه برد
آنچه دانستهای به کار درآر
پس دگر علم جوی از درِ کار
حلم باید نخست پس علمت
برخور از علم خوانده با حلمت
علم بیحلم خاک کوی بود
علم با حلم آب روی بود
جان بیعلم دل بمیراند
شاخ بیبار ریو گیراند
جاهل از جاه و مال جوید سود
مزد آجل به عاجل آرد زود
مرد بیعلم لیف درد بود
دُر ز بحر بزرگ خرد بود
هرکرا علم نیست گمراهست
دست او زان سرای کوتاهست
مرد را علم ره دهد به نعیم
مرد را جهل در برد به جحیم
علم باشد دلیل نعمت و ناز
خنک آنرا که علم شد دمساز
روز کارند اهل علم و هنر
سینهشان چرخ و نکتشان اختر
صبر مردان چو جفت شد با علم
چون بدانند خلق باشد و حلم
علم از حلم نیک پی گردد
سنگ بیسنگ لعل کی گردد
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.