0

الهی نامه عطار

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:الهی نامه عطار
شنبه 11 اردیبهشت 1395  12:51 AM

نشسته بود روزی پیرِ اصحاب

ز پنداری و شهرة پیشِ محراب

درآمد از در مسجد یکی زال

ولی همچون الف با قدِّ چون دال

بدو گفتا که در عین هلاکی

پلیدی می‌کنی دعویِ پاکی

بدین شیخی شدی مغرور اصحاب

برون آی ای جُنُب از پیشِ محراب

بسوز از عشق خود را ای گرامی

وگر نه زاهدی باشی ز خامی

ز زاهد پختگی جستن حرامست

که زاهد همچو خشت پخته خامست

ز سوز و اشک عاشق همچو شمعست

ازان دراشک و سوز خویش جمعست

ازان باشد همه شب اشک و سوزش

که خواهد بود کُشتن نیز روزش

چو اشک و سوز و کُشتن شد تمامش

برآید کُشتهٔ معشوق نامش

شود در پرده هم دم هم نفس را

نماند کار با او هیچ کس را

 
 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها