0

الهی نامه عطار

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:الهی نامه عطار
شنبه 11 اردیبهشت 1395  12:15 AM

پدر گفتش تو زنهار این میندیش

که برگیرم خیال شهوة از پیش

ولی چون تو ز عالم این گزیدی

هم این گفتی و هم این را شنیدی

بدان مانست کز صد عالم اسرار

نهٔ تو جز ز یک شهوة خبردار

منت زان این سخن گفتم بخلوت

که تا بیرون نهی گامی ز شهوت

چو با عیسی توان هم راز بودن

که خواهد با خری انباز بودن

چرا با خر شریک آئی به شهوت

چو با عیسی توان بودن بخلوت

چو یک دم بیش نیست این شهوة آخر

ازان به جاودانی خلوة آخر

چودایم می‌کند باقیست خلوت

زمانی در گذر یعنی ز شهوت

ز شهوة نیست خلوة هیچ مطلوب

کسی کین سر ندارد هست معیوب

ولیکن چون رسد شهوة بغایت

ز شهوة عشق زاید بی‌نهایت

ولی چون عشق گردد سخت بسیار

محبّت از میان آید پدیدار

محبّت چون بحد خود رسد نیز

شود جان تو در محبوب ناچیز

ز شهوة درگذر چون نیست مطلوب

که اصل جمله محبوبست محبوب

اگر کُشته شوی در راه او زار

بسی به زانکه در شهوة گرفتار

 
 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها