0

غزلیات ابن حسام خوسفی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:غزلیات ابن حسام خوسفی
جمعه 10 اردیبهشت 1395  6:36 PM

 

بس که یاد آن لب و دندان چون دُر می کنم

دامن از اشک چو مروارید تر پُر می کنم

سالها سودای ابروی تو در سر داشتم

بار دیگر آن خیال کج تصور می کنم

از وجودم تا عدم مویی نماند در میان

در میانه چون بباریکی تفکُّر می کنم

باد را مگذار بر زلفت وزیدن زانکه گر

در سر زلف تو پیچد من تغیُّر می کنم

گر دهی فخرم به مقدار شگان کوی خویش

من بدین مقدار بسیاری تفاخُر می کنم

تا شود پروانه شمع رخت ابن حسام

روی سوی روشنایی چون سمندُر می کنم

جبرئیل از منتهای سدره آمین می کند

چون دعای شاه عادل بایسنقر می کنم

 
 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها