0

غزلیات ابن حسام خوسفی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:غزلیات ابن حسام خوسفی
جمعه 10 اردیبهشت 1395  6:32 PM

دانی چه گفت سالک خمّار خانه دوش

بشنو نصیحت از نفس پیر می فروش

با درد ما بساز و ز درمان سخن مگوی

صوفی شو و ز راه صفا دُرد ما بنوش

یا حسن ما مشاهده کن یا نظر ببند

یا یاد دوست کن به زبان یا به لب خموش

انکار سالکان طریقت صواب نیست

در سلک ما درآی و در انکار ما مکوش

اینجا ریا و دلق مزوّر نمی خرند

بیزارم از عبادت زهّاد خودفروش

تا عیب تو بپوشی به زیر خاک

بنیان غیب،عیب ترا کرد خاکپوش

چون پنبه گشت موی بناگوش ما سپید

تا بر کشیم پنبه ی غفلت ز گوش هوش

ابن حسام قافله از پیش می روند

وز پس به الرحیل ندا می کند سروش

واپس چه خفته ای که فغان می کند درای

در پیش راه دور،جرس می زند خروش

 
 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها