0

غزلیات عطار نیشابوری

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:غزلیات عطار نیشابوری
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  6:35 PM

ای راه تو بحر بی کرانه

عشق تو ندیم جاودانه

از عشق تو صد هزار آتش

در سینه همی زند زبانه

گر بنماید زبانه‌ای روی

برهم سوزد همه زمانه

دو کون به هیچ باز آمد

زین گونه که عشق کرد خانه

مرغ دل ما ز عشق تو ساخت

بیرون دو کون آشیانه

مرغی که چنین شگرف افتاد

خون می‌گرید ز شوق دانه

گفتم دل پر غم من آخر

گردد به وصال شادمانه

در عشق تو چون قدم توان زد

پیش قدمی صد آستانه

فی‌الجمله چه گویم و چه جویم

جمله تویی و دگر بهانه

مقصود تویی و جز تو هیچ است

این است سخن دگر فسانه

عطار چو بی نشان شد از تو

او را بنشان ازین نشانه

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها