0

غزلیات عطار نیشابوری

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:غزلیات عطار نیشابوری
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  6:21 PM

در رهت حیران شدم ای جان من

بی سر و سامان شدم ای جان من

چون ندیدم از تو گردی پس چرا

در تو سرگردان شدم ای جان من

در فروغ آفتاب روی تو

ذرهٔ حیران شدم ای جان من

در هوای روی تو جان بر میان

از میان جان شدم ای جان من

خویش را چون خام تو دیدم ز شرم

با دلی بریان شدم ای جان من

تا تو را جان و دل خود خوانده‌ام

بی دل و بی جان شدم ای جان من

چون سر زلف توام از بن بکند

بی سر و بن زان شدم ای جان من

من بمیرم تا چرا با درد تو

از پی درمان شدم ای جان من

چون رخت پیدا شد از بی طاقتی

در کفن پنهان شدم ای جان من

بر امید آنکه بر من بگذری

با زمین یکسان شدم ای جان من

خاک شد عطار و من بر درد او

ابر خون افشان شدم ای جان من

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها