0

غزلیات عطار نیشابوری

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:غزلیات عطار نیشابوری
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  5:54 PM

من پای همی ز سر نمی‌دانم

او را دانم دگر نمی‌دانم

چندان می عشق یار نوشیدم

کز میکده ره بدر نمی‌دانم

جایی که من اوفتاده‌ام آنجا

از هیچ وجود اثر نمی‌دانم

گر صد ازل و ابد به سر آید

از موضع خود گذر نمی‌دانم

جز بی جهتی نشان نمی‌یابم

جز بی صفتی خبر نمی‌دانم

مرغی عجبم زبس که پریدم

گم گشتم و بال و پر نمی‌دانم

این حال چو هیچکس نمی‌داند

من معذورم اگر نمی‌دانم

بگرفت دلم ز دانم و دانم

تا کی دانم مگر نمی‌دانم

چون قاعدهٔ وجود بر هیچ است

یک قاعده معتبر نمی‌دانم

جنبش ز هزار گونه می‌بینم

یک جنبش جانور نمی‌دانم

آن چیست که خلق ازوست جنبنده

کو علم چو این قدر نمی‌دانم

با خلق مرا چکار چون خود را

گم کردم و پا و سر نمی‌دانم

با آنکه فرید پست گشت این جا

زین پست بلندتر نمی‌دانم

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها