0

غزلیات عطار نیشابوری

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:غزلیات عطار نیشابوری
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  4:38 PM

بس نظر تیز که تقدیر کرد

تا رخ زیبای تو تصویر کرد

روی تو عقلم صدف عشق ساخت

چشم تو جانم هدف تیر کرد

نرگس جادوت دل از من ربود

گفت که این جادوی کشمیر کرد

جادوی کشمیر نیارد همی

پیش تو یک مسئله تقریر کرد

زلف تو باز این دل دیوانه را

حلقه درافکند و به زنجیر کرد

هر که سر زلف تو در خواب دید

کافریش عشق تو تعبیر کرد

با سر زلف تو همه هیچ بود

هرچه دلم حیله و تدبیر کرد

کفر از آن خاست که در کاینات

کوکبهٔ زلف تو تأثثیر کرد

زلف تو اسلام برافکنده بود

لیک نکو کرد که تاخیر کرد

مرغ دلم تا که زبون تو شد

قصد بدو عشق زبون گیر کرد

در ره عشق تو دلم جان بداد

تا جگر سوخته توفیر کرد

نالهٔ شبگیر من از حد گذشت

چند توان نالهٔ شبگیر کرد

کس بنداند که دل عاشقم

در ره عشق تو چه تقصیر کرد

لاجرم اکنون چو به دام اوفتاد

دانهٔ جان در سر تشویر کرد

بر دل عطار ببخشای از آنک

روز جوانیش غمت پیر کرد

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها