0

شاه و درویش هلالی جغتایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

بخش ۵۲ - حکایت به طریق تمثیل
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  6:14 PM

 

کرکسی ژاژخای بی‌معنی

با همایی فتاد در دعوی

گفت کم نیست از تو پایهٔ من

زان که مقدار توست سایهٔ من

عاقلی گفتش ای فرومایه

نیست آن سایه همچو این سایه

هر که در سایهٔ همای بود

نام او سایهٔ خدای بود

وان که در سایهٔ تو راه کند

بر سر خود جهان سیاه کند

بر تن توست چون پر و بالی

در خور اوست فر و اقبالی

ماجرای حسود و قصهٔ ما

راست مانند کرکس‌ست و هما

وه! چه گفتم؟ تمام لاف‌ست این

سر به سر دعوی گزاف‌ست این

من هم از حاسدان چرا گفتم؟

چون بدند از بدان چرا گفتم؟

چند ازین گونه در خروش شوم

کاشکی بعد ازین خموش شوم

هین زبان را به عذر باز کنم

رو به درگاه بی‌نیاز کنم

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها