0

شاه و درویش هلالی جغتایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

بخش ۱۶ - افشای راز عشق و ملامت عوام
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  6:05 PM

 

باز چو مهر از فلک سر زد

شاه از خواب ناز سر بر زد

دل پر از مهر و لب پر از خنده

از عتاب گذشته شرمنده

پیش درویش همچو گل بشکفت

رفت در خنده و همچو غنچه گفت

پس از این به که ما به هم باشیم

هر دو شاه و گدا به هم باشیم

زان که شاه و گدا به هم گویند

بی گدا نام شاه کم گویند

نام شاه و کدا بع عن گیرند

بی گدا نام شاه کم گیرند

عزت سروران ز درویشی‌ست

فخر پیغمبران ز درویشی‌ست

همه شاهان گدای درویش‌ند

در پناه دعای درویش‌ند

شاه چون لطف کرد بیش از پیش

میل درویش گشت بیش از بیش

چند روزی چو در میان بگذشت

حال درویش زین و آن بکذشت

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها