0

غزلیات هلالی جغتایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات هلالی جغتایی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  6:44 PM

وه! که رفت آن شوخ و بر ما کرد بیداد از فراق

از فراق او به فریادیم، فریاد از فراق!

یار با اغیار و ما محروم، کی باشد روا؟

دشمنان شاد از وصال و دوست ناشاد از فراق

در فراقت حالم از هر مشکلی مشکل‌ترست

هیچ کس را این‌چنین مشکل نیفتاد از فراق

آن که روزم را سیه کرد از فراقت همچو شب

روز او چون روزگار من سیه باد از فراق!

در بهار از نگهت گل بوی وصلت یافتم

وه! که می‌آید خزان و می‌دهد یاد از فراق

داد و فریاد هلالی گفته‌ای: از دست کیست؟

این تغافل چیست؟ فریاد از تو و داد از فراق!

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها