0

غزلیات هلالی جغتایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات هلالی جغتایی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  6:44 PM

به صد امید هر دم گرد آن دیوار و در گردم

بسی امیدوارم، آه! اگر نومید برگردم

چه حسن‌ست این؟ که از یک دیدنت دیوانه گردیدم

بیا، تا بار دیگر بینم و دیوانه‌تر گردم

چون آن مه فتنه شد در شهر، من عاقبت روزی

شوم آواره و هر دم به صحرای دگر گردم

خدا را، این چنین زود از سر بالین من مگذر

دمی بنشین، که برخیزم، تو را بر گرد سر گردم

زهر در کامدم، در کوی تو همچون سگم راندی

سگ کوی توام تا چند، یا رب در به در گردم؟

خبر می‌پرسم از جانان ولی ناگه اگر روزی

ازو کس یک خبر گوید من از خود بی‌خبر گردم

هلالی، چون سپه انگیخت عشق آن کمان ابرو

به میدان آیم و تیر ملامت را سپر گردم

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها