0

غزلیات هلالی جغتایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات هلالی جغتایی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  6:41 PM

جان خواهم از خدا، نه یکی بلکه صد هزار

تا صد هزار بار بمیرم برای یار

من زارم و تو زار دلا یک نفس بیا

تا هر دو در فراق بنالیم زار زار

از بس که ریخت گریهٔ خون در کنار من

پر شد از این کنار، جهان، تا به آن کنار

در روزگار هجر تو روزم سیاه شد

بر روز من ببین که چه‌ها کرد روزگار

چون دل اسیر توست، ز کوی خودش مران

دل‌داریی کن و دل ما را نگاه دار

کام من از دهان تو یک حرف بیش نیست

بهر خدا که لب بگشا، کام من بر آر

چون خاک شد هلالی مسکین به راه تو

خاکش به گرد رفت و شد آن گرد هم غبار

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها