0

غزلیات هلالی جغتایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات هلالی جغتایی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  6:39 PM

روز من شب شد و آن ماه به راهی نگذشت

این چه عمری‌ست که سالی شد و ماهی نگذشت؟

ذوق آن جلوه مرا کشت که وی از سر ناز

آمد و گاه گذشت از من و گاهی نگذشت

عمر بگذشت و همان روز سیه در پیش‌ست

در همه عمر چنین روز سیاهی نگذشت

قصهٔ شهر دل و لشکر اندوه مپرس

که از آن عرصه به این ظلم سپاهی نگذشت

نگذشت آن مه و زارست هلالی به رهش

حال درویش خراب‌ست که شاهی نگذشت

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها