0

غزلیات هلالی جغتایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات هلالی جغتایی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  6:39 PM

آخر از غیب دری بر رخ ما بگشاید

دیگران گر نگشایند، خدا بگشاید

دلبران کار من از جور شما مشکل شد

مگر این کار هم از لطف شما بگشاید

بر دل از هیچ طرف باد نشاطی نوزید

یا رب این غنچهٔ پژمرده کجا بگشاید؟

نگشاید دل ما تا نگشایی خم زلف

زلف خود را بگشا تا دل ما بگشاید

باشد آسایش آن سیم‌تن آسایش جان

جان بیاساید اگر بند قبا بگشاید

می‌کشم آه! که بگشا رخ گلگون لیکن

این گلی نیست که از باد صبا بگشاید

تا به دشنام هلالی بگشایی لب خود

هر سحر گریه‌کنان دست دعا بگشاید

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها