0

غزلیات هلالی جغتایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات هلالی جغتایی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  6:38 PM

جای آن‌ست که شاهان ز تو شرمنده شوند

سلطنت را بگذارند و تو را بنده شوند

گر به خاک قدمت سجده میسر گردد

سرفرازان جهان جمله سرافگنده شوند

بر سر خاک شهیدان اگر افتد گذرت

کشته و مرده، همه از قدمت زنده شوند

جمع خوبان همه چون کوکب و خورشید تویی

تو برون آی، که این جمله پراگنده شوند

هیچ ذوقی به ازین نیست که، از غایت شوق

چشم من گرید و لب‌های تو در خنده شود

گر تو آن طلعت فرخ بنمایی روزی

تیره‌روزان همه با طالع فرخنده شوند

اگر این‌ست، هلالی، شرف پایهٔ عشق

همه کس طالب این دولت پاینده شوند

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها