0

غزلیات هلالی جغتایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات هلالی جغتایی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  6:38 PM

جان من، بهر تو از جان بدنی ساخته‌اند

بر وی از رشتهٔ جان پیرهنی ساخته‌اند

بر گلت سبزهٔ عنبرشکنی ساخته‌اند

از گل و سبزه عجایب چمنی ساخته‌اند

تن سیمین تو نازک، دل سنگین تو سخت

بوالعجب سنگدل و سیم‌تنی ساخته‌اند

الله! الله! چه توان گفت رخ و زلف تو را؟

گوییا از گل و سنبل چمنی ساخته‌اند

خوش بخند ای گل بستان لطافت، که تو را

بر گل از غنچهٔ خندان دهنی ساخته‌اند

من که باشم که تو گویی سخن همچو منی؟

مردم از بهر دل من سخنی ساخته‌اند

می‌کَنم کوه غم از حسرت شیرین‌دهنان

از من، این سنگ‌دلان، کوه‌کنی ساخته‌اند

بعد از این راز هلالی نتوان داشت نهان

که بهر خلوت از آن انجمنی ساخته‌اند

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها