0

غزلیات هلالی جغتایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات هلالی جغتایی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  6:37 PM

اگر سودای عشق این‌ست، من دیوانه خواهم شد

چه جای آشنا؟ کز خویش هم بیگانه خواهم شد

دمیدی یک فسون وز دست بردی صبر و هوش من

خدا را ترک افسون کن که من افسانه خواهم شد

غم عشق تو را چون گنج کرده‌ام پنهان

به این گنج نهانی ساکن ویرانه خواهم شد

شبی کز روی آتشناک مجلس را بر افروزی

تو شمع جمع خواهی گشت و من پروانه خواهم شد

مرا کنج صلاح و خرقهٔ تقوا نمی‌زیبد

گریبان چاک و رسوا جانی می‌خانه خواهم شد

به دور آن لب می‌گون مجو پیمان زهد از من

سر پیمان ندارم بر سر پیمانه خواهم شد

هلالی من نه آن رندم که از مستی شوم بیخود

اگر بیخود شوم، زان نرگس مستانه خواهم شد

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها