0

غزلیات هلالی جغتایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:غزلیات هلالی جغتایی
پنج شنبه 9 اردیبهشت 1395  6:35 PM

در دل بی‌خبران جز غم عالم غم نیست

در غم عشق تو ما را خبر از عالم نیست

خاک عالم که سرشتند غرض عشق تو بود

هر که خاک ره عشق تو نشد آدم نیست

از جنون من و حسن تو سخن بسیارست

قصهٔ ما و تو از لیلی و مجنون کم نیست

گر طبیبان ز پی داغ تو مرهم سازند

کی گذاریم که آن داغ کم از مرهم نیست

بس که سودای تو دارم غم خود نیست مرا

گر ازین پیش غمی بود کنون آن هم نیست

من که امروز هلاک دم جان‌بخش تو ام

دم عیسی چه کنم؟ چون دم او این دم نیست

غنچهٔ خرمی از خاک هلالی مطلب

که سر روضهٔ او جای دل خرم نیست

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها